داشتن دوست و برخوردار بودن از ارتباط عاطفى دوستانه، یک ضرورت انسانى
است. حتى اگر آدمى را موجودى اجتماعى نشناسیم؛ داشتن دوست - به مقتضاى
تدبیر عاقلانه و تأمین خواستههاى فطرى و غریزى - یک پدیده ضرورى و
انکارناپذیر است. اکنون باید مشخص کرد که معیارهاى انتخاب دوست چیست و
بهترین همنشین کیست؟
در مرام مسلمانان، هدف تمام اعمال و رفتارها، به آخرت و خشنودى خدا بر
مىگردد؛ از این رو هرگاه در پى انجام عملى بر مىآییم، اولین سؤال آن است
که آیا این عمل، موجب خرسند شدن حضرت حق مىشود یا نه؟ آیا خداوند به انجام
دادن این عمل رضایت دارد یا نه؟ زیرا همگى بنده اوییم و باید در پى تحصیل
رضایت مولاى خود باشیم.
انگیزه اصلی از نگاه توحید اسلام در انتخاب دوست نیاز به همراه است. از نظر
اسلام انسان سالک کوی خدا است و یکی از نیازهای این راه داشتن دوست همراه و
کسی است که در مسیر الی الله کمک کار سالک باشد. یعنی دو نفر یا چند نفری
که در اثر رابطه دوستی در مسیر خدایی شدن هم پیمان شده اند که به هم کمک
کنند. بنابراین ویژگی اصلی و عمده دوست برای یک انسان مسلمان و مومن در راه
بودن است. اگر کسی در راه خدا باشد, و هدف و انگیزه اش وصول به خدا و
خدایی شدن باشد, به طور قطع شرایط دیگر را نیز خواهد داشت, چون شرایط جزئی
همه زیر مجموعه و نتیجه ایمان و در راه خدا بودن فرد است. بنابراین می توان
گفت: شرایطی که دوست باید داشته باشد, تنها یک شرط است و آن موحد بودن و
در مسیر توحید قدم زدن است و سایر شرایط در صورت بودن این شرط خود بخود
حاصل خواهد بود.
البته برای این منظور نیاز به خودشناسی هم هست. یعنی باید انسان ببیند خودش
اهل راه هست یا نه. اگر اهل راه بود؛ خوب طبیعی است که باید دوست اش نیز
اهل راه باشد. اگر در این زمینه اشتباه بکند؛ این خطر وجود دارد که در اثر
معاشرت با دوست گمراه؛ او نیز از مسیر عبودیت و کمال خارج شود و گمراه
گردد؛ بنابراین با این بیان و معیار؛ ضرورت دقت در این زمینه کاملا مشهود و
سرنوشت ساز است.
سه شرط دوستى
دوستى قبل از هر چیز، داراى سه شرط اساسى است که مقدم بر دیگر شرایط، باید رعایت گردد. شخصى سزاوار دوستى است که:
1. دیدار او خدا را به یاد شما آورد؛ یعنى، زیارت وى سبب ذکر خدا باشد.
2. گفتار او به دانش و معلومات شما بیفزاید و از هر کلام او، ثمرهاى علمى فراهم آید.
3. عمل و کردار او، آخرت را به یاد آورد؛ به گونهاى که به اعمال و رفتار شما رنگ آخرتى بزند.
اگر کسى را با سه شرط فوق یافتید، سعى کنید با او دوست باشید و وجود وى را
غنیمت شمارید؛ و گرنه درجست و جوى چنین دوستانى باشید. تا زمانى که یک شخص
را با چنین ویژگىهایى نیافتید، به سادگى با او دوستى برقرار نکنید. فضاى
دوستى بهترین فضاى استفاده از کمالات معنوى است و باید زمینهساز دیندارى،
بندگى، رشد علمى و اخلاقى گردد. در مقابل دوستىاى که موجب انحطاط اخلاقى و
زمینهساز مفاسد دینى و دنیوى شود، دوستى نیست؛ بلکه دشمنى و عداوت است و
از این دوستىها باید سخت اجتناب کرد.
شرایط سنى و طبقه اجتماعى نیز تا حدودى زمینهساز برخى از شرایط قبلى است.
افرادى که اختلاف سنى دارند، کمتر مىتوانند از حضور یکدیگر بهره علمى و
عملى ببرند و زمینه ارتباط روحى و رشد معنوى را براى هم فراهم سازند. پس به
صورت عمومى، بهتر است شرایط سنى و طبقه اجتماعى و سطح شناختى، تحصیلى و
... نیز رعایت گردد.
ملاکهاى دوست خوب
افزون بر آنچه گذشت، در قرآن کریم و روایات اهل بیتعلیهم السلام، ملاکهاى
مهم دیگرى براى دوست خوب بیان شده که به اختصار بعضى از آنها بیان مىشود:
1. کسى که به یاد خدا است و هدفش جز رسیدن به او نیستکهف (18)، آیه 28..
2. عاقل و خردورز است؛ حضرت علىعلیه السلام فرمود: «بیشترین درستىها و خوبىها، در همراهى و دوستى با صاحبان عقل و درایت است»غررالحکم، حرف الف..
3. خیانت پیشه، ستم کار و سخن چین نباشد؛ امام صادقعلیه السلام فرمود: «از
سه گروه بر حذر باش! خیانت کار، ظالم و سخن چین؛ زیرا کسى که به نفع تو به
دیگران خیانت کند، روزى خواهد آمد که به خودت نیز خیانت کند! شخصى که به
جانبدارى از تو، حق دیگران را پایمال نماید و به ظلم عادت کند، بالاخره به
تو نیز ظلم خواهد کرد! انسان سخنچین، همان طور که سخن دیگران را پیش تو
مىآورد، سخن تو را نیز نزد اغیار خواهد برد».بحارالانوار، ج 75، ص 229.
4. آنچه براى خود مىپسندد، براى تو نیز بپسندد و آنچه را که براى خویش
نمىخواهد، براى تو نیز نخواهد. رسول اکرمصلى الله علیه وآله فرمود: «در
مصاحبت و رفاقت کسى که آنچه را براى خود مىخواهد براى تو نخواهد، هیچ خیر و
فایدهاى وجود ندارد».همان، ج 71، ص 198.
5. قطع کننده رحم نباشد؛ امام باقرعلیه السلام فرمود: «پدرم امام سجادعلیه
السلام مرا نصیحت فرمود: اى پسرم! از رفاقت با کسانى که قطع رحمکنند،
بپرهیز؛ زیرا من آنها را در قرآن شریف سه بار مورد لعن و نفرین پروردگار
یافتم»تفسیر نورالثقلین، ج 1، ص 45..
شخصى که با نزدیکان خود، نتواند معاشرت و هم زیستى صحیح داشته باشد - در
حالى که آنان با وى از یک خانواده و فرهنگ و گوشت و خون مىباشند - چگونه
مىتواند با غیر خویشاوندان رفاقت صمیمانه داشته باشد.
6. عیبجو نباشد؛ امام علىعلیه السلام فرمود: «از رفاقت و نشست و برخاست
با کسانى که عیبجو و به دنبال نقاط ضعف دیگران هستند، بپرهیز؛ زیرا دوست
چنین اشخاصى، از ضرر آنان سالم نمىماند و طعمه عیبجویىهاى آنان خواهد
شد».غررالحکم، باب الف.
7. بدکردار نباشد؛ امام علىعلیه السلام فرمود: «رشته دوستىهاى بدکاران، زودتر از دوستى دیگرى از هم مىگسلد».منتخب میزان الحکمة، ج 1، ص 225، (قم: دارالحدیث، چاپ اول، 1381).
8. از دشمنان خدا نباشد؛ امام علىعلیه السلام فرمود: «مبادا دشمنان خدا را
دوست بدارى یا دوستى را نثار کسى جز دوستان خدا کنى!! هر کس مردمى را دوست
بدارد، با آنان محشور مىشود».همان جا.